NOORANOORA، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

قشنگترین هدیه خدا

مسافرت کیش...........

مامانی ببخشید که اینقدر دیر شد تا برات بنویسماین ماه خیلی سرمون شلوغ بود  9 شهریور رفتیم کیش خونه خاله منیژه خیلی خوش گذشت دستش درد نکنه اونجا اولین باربود که بعداز کلی افتادن بلاخره تونستی بشینی دقیقا 11 شهریور بود درست یک روز مونده به تموم شدن8 ماهت  باهم میرفتیم دریا خرید تفریح که شما بیشتر ازهمه از دریا خوشت میومد اینقدر تو اب ورجه وورجه میکردی که میو مدیم خونه از حال میرفتی  از اونجا که برگشتیم کلاسای مامان شروع شدو مامان 4 روز در هفته میره دانشگاه البته صبح تا ظهر میرم که شما بخش بیشترشو خوابی بعد چند روزم رفتیم لواسان  جونم برات بگه که کلی شیطون شدی هر چیزیکه یکم ارتفاع داره شناسایی میکنیو تند تند میری سمت...
31 شهريور 1392

دوباره شمال

گل مامانی سلام خیلی عاشقتم مامان و دارم بهترین روزهای عمرمو باتو میگذرونم  دختر گلم الان دست به همه چی میگری و سعی میکنی روی پاهات وایسی  نمیدونی چه لذتی داره تماشای اون لحظه ای که موفق شدی به هدفت برسی  بعد از عید فطر رفتیم کلاردشت هوا عالی بود و یه سفر خیلی شلوغ و البته خیلی باحالی داشتیم اخه تقریبا 30نفری بودیم شمام اونجا چندتا دوشت داشتی که نمیتونستید باهم بازی کنید چون بعضیاشون از شما کوچکتر و بعضیام یه کمی بزرگتر بودن خلاصه خیلی خانوم بودی  این عکس مال یک روز قبل از عید فطره که عمه گرفته قبل از مسافرته تازه ام از خواب بیدار شدی یه روز افتابی  عصر همون روز ابری  کنار دریا ...
31 شهريور 1392

گوشواره گیلاس

سلام عشق زندگیم مامانیت وقتی بچه بود همیشه دوست داشت گیلاسای جفتو پیدا کنه بندازه رو گوشاش اخه گوشاش سوراخ نبودن از این کار خیلی لذت میبرد انگار دنیارو بهش داده بودن حالام اینکارو برای تو کرده اروم نمیشدی تا ازت درست عکس بندازم فقط یکیشون خوب شد اینجام خوش اخلاق بودی چند عکس گرفتیدیم از این پتو خوشت میومد دایم میخواستی گلاشو بخوری   تابعد ...
9 شهريور 1392

6 ماه تموم!!!!!!!!

گل ناز مامانی امروز 6 ماهت تموم شدو وارد 7 شدی ماهگرد 6 ماهگیت مبارک  امروز واکسنم داشتی صبح زود رفتیم زدی خیلی جیغ زدی دلم کباب شد برات اومدیم خونه تب داشتی شیر خوردیو خوابیدی برای تبت استامینوفن دادم بهت برای اونه که خوابت طولانی شده............. میخواستم امروز برات یه جشن کوچیک بگیرم که حالت خوب نبود فقط تونستم چندتا عکس ازت بندازم  اصلا حوصله نداشتیو دایم غر میزدی هزارتا عکس گرفتم این چندتا بد نشدن اینا اولیاشن یکمکی سرحال بودی     دیگه حوصلت سر رفته بود گذاشتمت تو صندلی غذا که اصلا به من توجه نداشتی بعدشم بی حوصله تر شدی گذاشتمت تو کالسکت که دیگه اصلا..................     ...
9 شهريور 1392

مسافرت شمال

گلم سلام چند روزی با عمو اسماعیل و خانمش رفتیم شمال البته قبل از ماه رمضون برگشتیم خیلی خوش گذشت فقط هواخیلی سرد بودو من میترسیدم سرما بخوری.................. چون هوای اونجا خیلی خوب بود زیاد ازخونه بیرون نرفتیم فقط یک با رفتیم تا عباس اباد به همین خاطرهمه عکسات داخل ویلاست اینکاروجدیدا یاد گرفتی اسمشم شیرین کاریه کلاردشته لباتو فشار میدیو بووووووووووووووووووو میکنی از این گلاخیلی خوشت میومد هم عکس انداخنیم هم مامانی تاج گل برات درستید     قبل از اینکه راه بیوفتیم مادرحال جمع کردن وسایل بودیمو شما؟!!!!!!!!!!!!! ...
9 شهريور 1392

7 ماه تموم

سلام گل قشنگ مامانی 7 ماهگیتم تموم شد و خبری از مرواریدای دهنت نیست ولی کلی کار یاد گرفتی تا چند روز پیش سینه خیز میرفتی ولی از 15 همین ماه شروع کردی به چهار دستو پا رفتن یه دستو جیغو هورا برای نوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا یه چیزاییم برای خودت میگی که مانمیفهمیم ولی همش معنی دارها  ماها بیسوادیم زبون شماروبلد نیستیم مامانو بابارو کامل میشناسی و دوست هروقت که از خواب بیدار میشی یکی از ماها پیشت باشیم راستی اولین عید فطرو ماه رمضونتم مبارک هر شب که تاسحر نمذاشتی بخوابیم حالا که ماه رمضون تموم شده بهترشده ساعت خوابت و زودترم میخوابی از غذاهایی که برات درست میکنم خوشت نمیاد همش دوست داری غذای مارو بخوری منم غذا...
1 شهريور 1392
1